باران بهاری در بردستان ( آبگرفتگی کوچه ها و معابر )

از هر دری

[ و شنید مردى دنیا را نکوهش مى‏کند فرمود : ] اى نکوهنده جهان ، فریفته به نیرنگ آن ، به ژاژهایش دلباخته و به نکوهشش پرداخته . فریفته دنیایى و سرزنشش مى‏نمایى ؟ تو بر دنیا دعوى گناه دارى ، یا دنیا باید بر تو دعوى کند که گنهکارى ؟ دنیا کى سرگشته‏ات ساخت و چسان به دام فریبت انداخت ؟ با خفتنگاههاى پدرانت که پوسیدند ؟ یا با خوابگاههاى مادرانت که در خاک آرمیدند ؟ چند کس را با پنجه‏هایت تیمار داشتى ؟ و چند بیمار را با دستهایت در بستر گذاشتى ؟ بهبود آنان را خواهان بودى ، و دردشان را به پزشکان مى‏نمودى . بامدادان ، که دارویت آنان را بهبودى نداد ، و گریه‏ات آنان را سودى . بیمت آنان را فایدتى نبخشید ، و آنچه خواهانش بودى به تو نرسید ، و نه به نیرویت بیمارى از آنان دور گردید . دنیا از او برایت نمونه‏اى پرداخت ، و از هلاکتجاى وى نمودارى ساخت . دنیا خانه راستى است براى کسى که آن را راستگو انگاشت ، و خانه تندرستى است آن را که شناختش و باور داشت ، و خانه بى نیازى است براى کسى که از آن توشه اندوخت ، و خانه پند است براى آن که از آن پند آموخت . مسجد محبان خداست ، و نمازگاه فرشتگان او ، و فرود آمد نگاه وحى خدا و تجارتجاى دوستان او . در آن آمرزش خدا را به دست آوردند و در آنجا بهشت را سود بردند . چه کسى دنیا را نکوهد حالى که بانگ برداشته است که جدا شدنى است ، و فریاد کرده است که ناماندنى است ، گفته است که خود خواهد مرد و از مردمش کسى جان به درنخواهد برد . با محنت خود از محنت براى آنان نمونه ساخت ، و با شادمانى‏اش آنان را به شوق شادمانى انداخت . شامگاه به سلامت گذشت و بامداد با مصیبتى جانگداز برگشت ، تا مشتاق گرداند و بترساند ، و بیم دهد و بپرهیزاند . پس مردمى در بامداد پشیمانى بد گوى او بودند و مردمى روز رستاخیز او را ستودند . دنیا به یادشان آورد ، و یادآور شدند . با آنان سخن گفت و گفته او را راست داشتند . و پندشان داد ، و از پند او بهره برداشتند . [نهج البلاغه]

در دهمین روز از سال نو بی سابقه ترین باران در فصل بارندگی نصیبمان گردید به نظر میرسد همه مزدم این منطقه با آمدن این باران شادمان شده اند و قدم پر خیر و برکت مسافران نوروزی را مایه برکت این منطقه میدانند .

بهر حال خداوند ارحم و الراحمین است و نوروز را با هوای مطبوع نوروزی برای مردم این دیار خوشایند کرده است .

اما به محض بند آمدن باران این نعمت پر برکت الهی بردستان ما تا چندین روز شاهد آبگرفتگی و کثیف بودن کوچه ها و معابر است که با تردد ماشینها رفت آمد مردم با کندی و سختی مواجه میگردد . چند سال قبل در دوره دوم شورای اسلامی کوچه ها و معابر شن ریزی گردید اما با همه تلاشی که انجام شد بدلیل مرغوب نبودن شن ها کوچه ها و خیابانها ی محل بعد از بارندگی به این حال و روز می افتد . مسئولین محترم محلی و شهرستانی و استانی باید به این وضعیت نابسامان فکری بکنند . به امید حق

کوچه های بردستان زمان بارندگی

درباره

از هر دری

باران بهاری در بردستان ( آبگرفتگی کوچه ها و معابر )

درباره

صفحه‌های دیگر

لینک‌های روزانه

پیوندها

لیست یادداشت ها

آرشیو یادداشتها